کار تیمی با وجود همه مزیتهایی که دارد، میتواند از جهات مختلف استرسزا هم باشد. درست است که کار گروهی منجر به بروز ایدههای نوآورانه و عملکرد قوی میشود؛ اما در عین حال افراد را با یکدیگر درگیر میکند. از سوی دیگر ممکن است اعضای تیم سهم مناسبی از اعتبار تیم را دریافت نکنند و با سایر اعضای تیم همکاری نکنند. هزینههای هماهنگی هم ممکن است مشکلاتی برای سازمان به وجود بیاورد. همه اینها را میتوان جزو معایب کار تیمی به حساب آورد.
عوامل شکست پروژههای گروهی
خوب به قسمت اصلی مقاله رسیدیم! می خواهیم بدانیم چه عوامی کار گروهی را با شکست مواجه میکنند. عامل مشترک تمام پروژههای گروهی شکست خورده را میتوان عدم تشکیل تیم به صورت اصولی و ساختاریافته دانست. صرف این که تعدادی از افراد دور هم جمع شوند و در مورد یک موضوع بحث کنند، از آنها یک تیم نمیسازد. پس نباید از آنها انتظار داشت که حرفهای عمل کنند و نتایج در خور توجهی ارائه بدهند. در ادامه سایر عوامل شکست کار گروهی را با هم مرور میکنیم.
فقدان برنامهریزی و هدفگذاری
برنامهریزی در کارهای گروهی و اشتراکی، بیشتر از کارهای انفرادی اهمیت مییابد. اولین گام پس از تشکیل تیم، تبیین اهداف و برنامههای تیم است. لازم است به اعضای تیم تفهیم کنید که باید به دنبال چه چیزی باید باشند و برای چه چیزی تلاش کنند. برای این کار باید اهداف بلندمدت سازمان را هم در نظر داشته باشید و به منافع کوتاهمدت دل خوش نکنید. در غیر این صورت یک گام اشتباه، شما را از مسیر اصلی سازمان خارج میکند و هر روز از اهداف بلندمدت سازمان دورتر میشوید.
سلطهجویی اعضای تیم
رهبری یک مهارت ارزشمند است که هر تیمی میتواند از آن به نفع خود استفاده کند، با این حال ممکن است در مواردی مشکلساز هم بشود. برخی از اعضای تیم ممکن است بخواهند بر شرایط مسلط شوند. در چنین شرایطی ارائه بازخورد یا به اشتراک گذاشتن نظرات برای سایر اعضا میتواند چالش برانگیز باشد. این یکی از معایب کار تیمی است که انسجام تیم را از بین میبرد و به جای ایجاد فرصتهای بیشتر، بهرهوری را کاهش میدهد.
تقسیم کار نابرابر
کار گروهی زمانی مفید است که کار و مسئولیت به طور مساوی میان اعضای تیم تقسیم شود. اگر هر فرد بتواند روی کارهایی تمرکز کند که منعکسکننده نقاط قوت اوست، سطح بهرهوری به طور چشمگیری افزایش مییابد. وقتی چند نفر تمام مسئولیتها را مدیریت میکنند، اما همه افراد اعتبار یکسانی کسب میکنند، وحدت اعضای تیم کاهش مییابد و افراد درگیر حاشیههایی میشوند که تیم را از دستیابی به اهداف باز میدارد.
منفعل شدن اعضای تیم
برخی از افراد همیشه با ایده غالب گروه موافق هستند و با ماندن در حاشیه و پرهیز از اظهارنظر کردن، هیچ کمکی به گروه نمیکنند. این وضعیت میتواند در نتیجه خجالتی بودن، مغلوب شدن توسط شخصیتهای غالب یا دلایل دیگری باشد که در نهایت مانع از اشتراکگذاری ایدهها با دیگران شود. همانطور که در مقاله طوفان فکری گفتیم، هنگام دریافت ایدهها و نظرات، افراد نباید هیچ بازخورد منفی دریافت کنند.
رقابت ناسالم بین اعضای تیم
وقتی افراد را در یک تیم کنار هم قرار میدهید، رفتارهای رقابتی بین آنها به شدت افزایش مییابد. رقابت سالم در عین حفظ وحدت اعضای تیم، موجب بهرهوری بالاتر و دستیابی سریعتر به اهداف میشود. اما وقتی رقابت در یک گروه به سطوح ناسالم میرسد، ممکن است بهتر باشد در کارکرد تیم تجدیدنظر کنید و به افراد اجازه بدهید به صورت انفرادی تواناییهای خود را به نمایش بگذارند.
امروزه مهارت کار گروهی یکی از مهارتهای نرم است که هنگام جذب نیرو باید به آن توجه کافی داشته باشید. توجه به ویژگیهای شخصیتی و روانشناسی، میتواند معیار خوبی برای اطلاع از توان افراد در کار با افراد دیگر باشد. مقالههای دیگر آوات در مورد تست ام بی تی آی و تست دیسک را هم مطالعه کنید. میخواهید بدانید کار تیمی در چه موقعیتهایی مفید نیست؟ متن کامل مقاله معایب کار گروهی را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.
ایرانیها در کار گروهی ضعیف هستند؛ اگر تا به حال این جمله را نشنیده باشید، ایرانی نیستید! اما آیا این جمله حقیقت دارد؟ میتوان ضعف در کار گروهی را به ملیت نسبت داد؟ یا آنچه جای خالیاش در سازمانهای ایرانی حس میشود، مهارت کار تیمی است؟ همان چیزی که از ابتدا به ما آموزش داده نشده است. در این مقاله میخواهیم راههای تبدیل شدن به یک همتیمی خوب را به شما نشان بدهیم؛ و با کمال تاسف باید بگویم که بعضی از موانع کار تیمی موفق، ویژگیهایی است که در سازمانهای ایرانی نهادینه شده است.
اعضای بدن خود را در نظر بگیرید؛ هر ارگان وظایف خود را انجام میدهد، اما در کنارش با سایر ارگانهای بدن هم همکاری میکند. اگر یکی از این ارگانهای حیاتی از همکاری با بقیه دست بکشد، فاجعه به بار میآید. بدن انسان نمونهای از یک سازمان است. ممکن است تصور کنید که کارمند خوبی هستید و بدون نظارت مافوق، وظایفتان را بی کم و کاست انجام میدهید، اما این کافی نیست. هر یک از اعضای سازمان در یک کل بزرگتر تعریف میشوند و خارج از آن، هویت مستقلی ندارند.
ایده ارتش یکنفره را فراموش کنید! هیچ کس به تنهایی از پس همه چیز برنمیآید. شما نه تخصص کافی برای انجام دادن همه کارها را دارید، و نه مهارتش را. پس وقتش رسیده که دست از تکروی بردارید و با اعضای تیم همراه شوید. اما اعضای یک تیم چه خصوصیاتی باید داشته باشند؟ چگونه میتوانیم عضو خوبی از یک تیم باشیم؟ در این مقاله در مورد مهارتهایی میگوییم که فارغ از زمان و مکان، از شما یک همتیمی خوب میسازند. متن کامل مقاله را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.
همه ما در زندگی شخصی و زندگی کاری و حرفهای با مشکلات بیشماری مواجه میشویم. متاسفانه راهحل واحدی وجود ندارد که بتوانیم با آن از همه این مشکلات عبور کنیم. اما مهارتهایی هستند که در صورت تقویت آنها، میتوانیم راهحلهای متفاوتی برای عبور از مشکلات پیدا کنیم. در این مقاله در مورد اهمیت مهارت حل مسئله و گامهای آن بحث میکنیم. با آوات همراه باشید.
حل مسئله دقیقاً چیست؟
مسئله به تفاوتی گفته میشود که وضعیت موجود، با وضعیت مطلوب دارد؛ یعنی یک موضوع سخت که در مورد آن تردید داریم یا موضوعی که نیاز به حل شدن دارد. فرایند حل مسئله شامل تعیین علت مشکل، شناسایی، اولویت بندی و انتخاب گزینههای جایگزین برای راهحل و در نهایت پیاده سازی یک راهحل است که به حل مشکل منجر میشود.
شاید این فرایند دور ازذهن به نظر برسد و تصور کنید که فاقد مهارت حل مسئله هستید، اما حقیقت این است که همه ما روزانه مشکلات زیادی را حل میکنیم و کم یا زیاد، قادر به اجرای این فرایند هستیم. اما چیزی که اهمیت دارد، تقویت این مهارت است؛ به شکلی که در مقایسه با مشکلات پیچیده تر بتوانیم آن را به کار ببندیم.
چرا مهارت حل مسئله مهم است؟
اهمیت مهارت حل مسئله در محیط کار بیشتر از زندگی شخصی احساس میشود. حل مسئله از مهارتهای نرم به شمار میرود که به اندازه مهارتهای تخصصی و فنی و حتی بیشتر از آنها اهمیت دارد. هیچ مدیری تمایل ندارد با افرادی کار کنند که در مقابله با مسائل کاری، توان هر اقدامی از آنها صلب میشود و منتظر دریافت دستور از مافوق خود می مانند. مهارت حل مسئله به دلایل زیر اهمیت دارد:
گامهای حل مسئله کدام است؟
برای مدیریت مؤثر یک تیم یا سازمان، شما باید کارکنان خود را راهنمایی کنید و تکنیکهای حل مسئله را در خود و همکارانتان توسعه دهید. فرایند یافتن راهحل مناسب برای مسائل را میتوانید با پیروی از فرآیند چهار مرحلهای حل مسئله انجام بدهید. برای مطالعه متن کامل مقاله و گام های حل مسئله به وبلاگ آوات مراجعه کنید.
روزگاری حیوانات جنگل تصمیم گرفتند که یک مدرسه تاسیس کنند. در این مدرسه درسهای شنا، دو، پرواز و صعود از ارتفاع تدریس میشد. اردک در شنا عالی بود، اما پاهای او برای دویدن طراحی نشده بود و در بالا رفتن از ارتفاع هم استعداد چندانی نداشت. اردک طبقه برنامه آموزشی که برایش تهیه شده بود، شروع به دویدن کرد؛ این کار باعث شد پاهایش آسیب ببیند و در شنا هم افت کند. سنجاب در صعود از ارتفاع رقیب نداشت، اما پرواز و شنا از او برنمیآمد. او برای جبران ضعفهایش شروع به تمرین دویدن کرد، اما کمکم مهارتش را در صعود از ارتفاع از دست داد. در شنا هم با همه تمرینهایی که کرده بود، نتوانست رتبه خوبی کسب کند.
اما بشنوید از عقاب که در پرواز کسی نمیتوانست با او رقابت کند. عقاب در مقابل شنا و دویدن مقاومت میکرد و تمام تمرکز خود را بر روی پرواز گذاشته بود. به همین دلیل مدام تنبیه میشد. از طرف دیگر روباه که شناگر و دونده ماهری بود، کمی هم صعود از ارتفاع و پریدن یاد گرفت و توانست شاگرد اول کلاس شود. اینجا بود که آنها فهمیدند وقتی حیوانات تواناییهای متفاوتی دارند، نباید با هم مقایسه شوند؛ کافی است هر کدام بهترین نسخه خود باشند.
برای این که بهترین نسخه خودتان باشید و در کار موفق باشید، لازم است مجموعهای از مهارتهای نرم را در خود تقویت کنید. این مهارتها هم در زندگی شخصی به کارتان میآیند و هم موفقیت در کار را برای شما رقم میزنند. در ادامه این مهارتها را با هم مرور میکنیم و راههای تقویت آنها را هم شرح میدهیم.
مهارت ارتباط موثر را بیاموزید
یکی از مهمترین مهارتهایی که به عنوان عضوی از یک سازمان باید داشته باشید، توانایی برقراری ارتباط موثر است، فرقی نمیکند که این ارتباط رودررو باشد یا مکتوب یا تلفنی. کافی است یک ایمیل بفرستید که متن آن به خوبی تنظیم نشده، و از آن به بعد همه شما را با همان ایمیل میشناسند!
روابط کاری خود را تقویت کنید
مهارتهای نرم در محیط کار به اندازه مهارتهای فنی و تخصص اهمیت دارند. مهارتهای بین فردی و روابط کاری، میتواند به شما در کار گروهی، مدیریت تعارض، افزایش بهرهوری و حل مشکلات سازمانی کمک کند. همکاران خود را به چشم رقیب نبینید، شما در یک تیم بازی میکنید!
از کار گروهی فاصله نگیرید
وقتی روابط کاری خوبی با همکارانتان داشته باشید، در محل کار شادتر و باانگیزهتر حاضر میشوید. کار گروهی شما را به یک هدف مشترک میرساند و از بروز خستگی و فرسودگی شغلی جلوگیری میکند.
شما چه توصیههایی برای کسانی که میخواهند بهترین خودشان باشند، دارید؟ نظرات خود را با خوانندگان به اشتراک بگذارید. متن کامل مقاله را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.
وقتی اسم جلسه به میان میآید، یک میز بزرگ را تصور میکنم که افراد زیادی پشت آن نشستهاند و فنجانهای چای روی آن، سرد شدهاند! بعضی سعی میکنند خوابآلودگیشان را پنهان کنند و مدام خمیازه میکشند، بعضی دیگر هم با موبایلشان سرگرم هستند و از خود میپرسند: پس کی تموم میشه؟! روزانه چند جلسه به این سبک برگزار میشود، بدون این که واقعاً خروجی مشخصی داشته باشند. مدام با خودم حساب میکنم که در این چند ساعت، چه کارهایی میتوانستم انجام بدهم؟ آیا مهارت مدیریت جلسات کاری میتواند این وضعیت را تغییر بدهد؟
برگزاری جلسات کاری همیشه هم بد نیست، در واقع در بیشتر موارد اجتنابناپذیر است؛ آنچه اهمیت دارد، این است که جلسات را به خوبی مدیریت کنید تا خروجی ملموسی داشته باشند و وقت مفید شما و همکارانتان را هدر ندهند. شما به عنوان یک مدیر میتوانید با استفاده از تکنیکهای برگزاری جلسات، هدایت اندیشهها را به دست بگیرید و بهترین نتیجه را دریافت کنید. در ادامه نکاتی برای برگزاری یک جلسه موفق کاری را مرور میکنیم.
تکنیک شش کلاه تفکر یکی از تکنیکهای خلاقیت است که توسط ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق ابداع شده است. در این تکنیک یک موضوع با استفاده از شش سبک تفکر بررسی میشود و برای هر کدام از سبکهای فکری، یک رنگ کلاه در نظر گرفته شده است. در واقع هر رنگ کلاه، نشاندهنده یک نگرش است. لازم است یادآوری کنم که درواقع هیچ کلاهی وجود ندارد و ما تنها از نقش افراد صحبت میکنیم!
جلسات کاری میتوانند باارزش و مولد باشند؛ اما اگر با فوت و فن برگزاری جلسات آشنایی نداشته باشید، نهتنها حاصلی از آن عایدتان نمیشود، بلکه زمان زیادی را هم از دست میدهید. پس مهارت مدیریت جلسه های کاری را دست کم نگیرید! استفاده از نرمافزارهای مدیریت جلسات هم نقش مهمی در این فرایند دارد. متن کامل مقاله را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.
حل بعضی از مشکلات و مسائل، از عهده یک نفر خارج است و به همفکری و هماندیشی افراد دیگر هم نیاز دارد. با چنین موقعیتهایی در مسائل کاری بیشتر برخورد خواهیم داشت. در این شرایط لازم است همه به میدان بیایند و افکار و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند. جلسه طوفان فکری همان چیزی است که در این شرایط به آن نیاز داریم.
بیش از ۸ دهه از زمانی که تکنیک طوفان فکری به دنیا معرفی شد، میگذرد و این تکنیک سالها است که برای یافتن راهحلهای خلاقانه به سازمانها و تیمها کمک میکند. با این حال به این سادگی هم که به نظر میرسد، نیست. برای بهره بردن از جلسه طوفان فکری باید راه صحیح اجرای آن را بدانید. این مقاله را به معرفی تکنیک طوفان فکری و مزایا و اهمیت آن اختصاص دادهایم. با آوات همراه باشید.
طوفان فکری یا بارش فکری (Brainstorming) یک تکنیک خلاقیت گروهی و یکی از روشهای حل مسئله است که به منظور یافتن راهحل برای یک مشکل خاص استفاده میشود. این تکنیک با جمعآوری و ثبت ایدههای جدید از اعضای تیم انجام میشود تا بهترین راهحل حاصل شود. جلسات طوفان فکری معمولاً از تعداد محدودی از اعضای اصلی تیم تشکیل میشود و معمولاً توسط یک مدیر یا تسهیلکننده هدایت میشود.
طوفان فکری طی سالها تکامل یافته است. با این حال چهار اصل اساسی آزبورن، هنوز هم دستورالعملهای اصلی این تکنیک به شمار میروند. این اصول عبارتند از:
کمیت مهمتر از کیفیت: طوفان فکری کیفیت ایدهها را با اصلاح، ادغام و توسعه افزایش میدهد
انتقاد نکنید: اعضای تیم باید آزادانه هر ایدهای را که به ذهنشان میرسد، بدون دریافت بازخورد ارائه کنند
از ایدههای خلاقانه استقبال کنید: تشویق اعضای تیم به تفکر خارج از چارچوب، بلیط شما برای موفقیت است
ایدهها را ترکیب کنید: بین پیشنهادات مختلف ارتباط برقرار کنید تا روند حل مشکل را پیش ببرید
تکنیکها و فرآیندهای طوفان فکری، به تیم شما کمک میکند تا نوآوری و همکاری مشترک داشته باشند. هیچ راه درستی برای برگزاری یک جلسه طوفان فکری وجود ندارد. برگزاری جلسات طوفان فکری چه به صورت انفرادی و چه به صورت گروهی، میتواند فعالیت مفیدی برای تولید ایدههای جدید باشد. مزایای طوفان فکری را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.