راهکار ابری آوات

ارائه دهنده نرم افزار سازمانی و اتوماسیون اداری در فضای ابری

راهکار ابری آوات

ارائه دهنده نرم افزار سازمانی و اتوماسیون اداری در فضای ابری

به خودت مسلط باش! یا تکنیک های مدیریت استرس در شرایط بحرانی

قبل از هر چیزی بگذارید بگویم که طبیعی است که نگران باشید! بابت چی؟ خوب موضوع برای نگران بودن زیاد است، مطمئن باشید که همیشه چیزی پیدا می‌شود که نگرانش باشید! جهان پیرامون ما پر از اتفاقات بد و نگران‌کننده است، از کار و زندگی گرفته تا قیمت دلار و گرانی بنزین و سوراخ شدن لایه اوزون! درواقع استرس واکنش طبیعی مغز به حوادث پیرامون ما است، چه آنها که اتفاق می‌افتند و چه آنها که مغز ما آنها را پیش‌بینی می‌کند.

استرس به ما کمک می‌کند تا خودمان را برای برآوردن خواسته‌ها و مقابله چالش‌های محیط آماده کنیم. زنجیره واکنش‌های عصبی-شیمیایی و عصبی-الکتریکی که به سرعت اتفاق می‌افتند، می‌توانند توانایی ما را برای ارزیابی محیط اطرافمان افزایش دهند، به ما انگیزه بدهند و حتی برای مدت کوتاهی سیستم ایمنی ما را تقویت کنند. اما این سیستم به گونه‌ای طراحی شده که یک پاسخ کوتاه‌مدت باشد، پس اگر برای مدت طولانی در شرایط استرس‌زا قرار بگیریم، اوضاع از کنترل خارج می‌شود. پس باید تکنیک های مدیریت استرس را بیاموزیم.

ما ممکن است بر شرایطی که در آن زندگی می‌کنیم، کنترل زیادی نداشته باشیم؛ اما یک چیز در کنترل ما است و آن ذهن ما است. ما می‌توانیم بر پاسخی که به شرایط می‌دهیم، کنترل داشته باشیم. شاید تصوری که از خودتان دارید، درست نباشد؛ ممکن است فکر کنید که شخصیت آرامی دارید و در مقابل استرس مقاومت می‌کنید. اما اضطراب و استرس راهش را بلد است و می‌داند از کجا به شما ضربه بزند! پس باید از مهارت‌ها و تمرین‌های ذهنی برای عبور از بحران‌ها استفاده کنیم.

به عنوان یک مدیر، نه!

آنچه مدیران می‌گویند، احساس می‌کنند و انجام می‌دهند، به شدت بر سلامت فیزیکی و عاطفی افراد تیم تأثیر می‌گذارد؛ چه مثبت و چه منفی. آنچه از شما یک مدیر می‌سازد، فقط تخصص و مهارت مدیریت نیست. یک سری از مهارت‌های نرم وجود دارند که فوت کوزه‌گری هستند و به عنوان یک مدیر باید به آنها مجهز باشید. یکی از این مهارت‌های نرم، تسلط بر تکنیک های مدیریت استرس در شرایط بحرانی است. هیچ کارمندی نمی‌خواهد با مدیری کار کند که نه تنها نمی‌تواند شرایط بحرانی را مدیریت کند، بلکه خودش هم درگیر استرس می‌شود و کنترلش را از دست می‌دهد.

به عنوان یک مدیر، تسلط نداشتن شما بر تکنیک های مدیریت استرس در شرایط بحرانی، فقط خودتان را درگیر نمی‌کند و کارکنان و سازمان را هم تحت تاثیر منفی قرار خواهد داد. پنج الگوی رفتاری وجود دارد که سطح اضطراب افراد را افزایش می‌دهد. اگر بتوانید آنها را شناسایی کنید، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه آنها را تغییر دهید تا به یک رهبر مؤثرتر تبدیل شوید. در ادامه این الگوهای رفتاری را معرفی می‌کنیم:

ادبیات منفی

اغلب اوقات ما بر ارتباطات غیرکلامی به عنوان سیگنالی برای انتقال احساسات تمرکز می‌کنیم؛ در حالی که در واقعیت، کلماتی که می‌گوییم به احتمال زیاد احساسات و آنچه را که فکر می‌کنیم را منتقل می‌کنند. الگوریتم‌های متن‌کاوی و پردازش زبان طبیعی، نشان می‌دهند که یک ارتباط منظم و قوی بین نوع و بسامد کلماتی که برای بیان خود انتخاب می‌کنیم، و حالات و خلق و خوی ما وجود دارد. وقتی درگیر استرس و اضطراب هستید، کلماتی که انتخاب می‌کنید، به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر روحیات شما قرار دارند و شنونده این را به خوبی می‌فهمد. شما که نمی‌خواهید به عنوان یک مدیر، چنین تاثیری بر کارمندانتان بگذارید؟

اعمال غیرقابل پیش‌بینی

ما اغلب خودانگیختگی و غیرقابل پیش‌بینی بودن را به عنوان اجزای حیاتی خلاقیت در نظر می‌گیریم. اما در واقعیت، بیشتر مردم می‌خواهند تا جایی که می‌توانند، عدم قطعیت و موقعیت‌های غیرقابل‌پیش‌بینی را از زندگی‌شان حذف کنند، زیرا هر دوی این‌ها باعث ایجاد اضطراب می‌شوند. رفتارهای غیرقابل پیش بینی تحت تاثیر استرس تشدید می‌شوند و این همان چیزی است که کارمندان شما را سردرگم و مضطرب می‌کند. گاهی تنها چیز قابل پیش‌بینی که افراد دارند، رفتار و اعمال مدیر است! پس این عامل را از آنها دریغ نکنید!

نوسانات عاطفی

آخرین چیزی که کارمندان در مواقع سخت می‌خواهند، این است که شاهد نوسانات عاطفی در مدیران خود باشند. ممکن است در حرف ساده به نظر بیاید، اما رهبر بودن به سطح مشخصی از شایستگی برای مقابله با فشار نیاز دارد. به خصوص در یک بحران، به یاد داشته باشید که استرس شما فقط استرس دیگران را تقویت می‌کند. به عنوان یک مدیر باید تلاش کنید تا احساسات خود را کنترل کنید و بهترین چهره پوکر خود را در مقابل کارمندان به نمایش بگذارید!

افراد تیم شما در میان هرج و مرج، به دنبال ثبات و راهنمایی شما هستند. اگر معمولاً آرام و باثبات هستید، سعی کنید تا آنجا که ممکن است همینطور بمانید. حتی اگر نمایش درجاتی از نوسانات عاطفی در طول یک بحران طبیعی باشد، هر چه تیم شما تغییرات کمتری را از الگوهای رفتاری معمولی شما درک کند، استرس کمتری خواهد داشت. با این حال، اگر سبک طبیعی شما فرار و واکنشی است، بهتر است هاله‌ای از آرامش و متانت را به نمایش بگذارید. این تغییر ممکن است برای شما شدید و ناگهانی باشد، اما به مرور زمان به شما کمک می‌کند تا اضطراب خود را رام کنید.

بدبینی بیش از حد

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که منفی نگری و بدبینی را محکوم می‌کند، طوری که انگار یک مشکل روانی است. شاید بتوان در مورد افکار منفی و بدبینی افراطی این را پذیرفت؛ اما در بیشتر موقعیت‌ها قدرت بدبینی دست کم گرفته می‌شود، زیرا به رهبران کمک می‌کند تا تهدیدات بالقوه را شناسایی و از آنها جلوگیری کنند، خطرات را به حداقل برسانند و از تصمیمات غلط اجتناب کنند. گفته می‌شود، در شرایط استرس‌زا بدبینی رهبران بیشتر به یک سلاح تبدیل می‌شود، اما می‌تواند در کارمندان ایجاد اضطراب کند. حتی زمانی که نمی‌توانید دلایلی برای خوش‌بین بودن پیدا کنید، باز هم باید از نمایش دادن بدبینی خودداری کنید.

نادیده گرفتن احساسات مردم

شاید بزرگترین اشتباهی که می‌توانید به عنوان یک مدیر در شرایط استرس‌زا مرتکب شوید، نادیده گرفتن احساسات افراد تیم است. این خطا اغلب زمانی رخ می‌دهد که یک رهبر بیش از حد بر روی احساسات خود تمرکز دارد. نکته کلیدی در اینجا همدلی است: شما تنها زمانی موفق خواهید شد که بر احساسات اطرافیان خود تمرکز کنید، نه بر احساسات خودتان. در دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی بر نقش کلیدی هوش هیجانی (EQ) در توسعه همدلی تاکید کرده است. رهبرانی با EQ بالا، در درک احساسات دیگران و همچنین کنترل احساسات خود بهتر عمل می‌کنند.

تکنیک های مدیریت استرس در شرایط بحرانی

مدیریت استرس در شرایط بحرانی از یک الگو پیروی می‌کند. رمز موفقیت هم شناختن همین الگو و انجام دادن تکنیک‌هایی است که تسلط شما را بر ذهنتان تقویت می‌کند. بعضی از تکنیک های مدیریت استرس به جسم شما مربوط می‌شوند و برخی دیگر ذهن شما را مدیریت می‌کنند. تکنیک‌های مدیریت استرس را در وبلاگ راهکار ابری آوات مطالعه کنید.

همانطور که رو به جلو گام برمی دارید و همه چیز سخت می‌شود، به یاد داشته باشید که مهم ترین متحد شما در درون شما نهفته است: ذهن شما. بنابراین مراقب سلامتی خود و دیگران باشید.

منابع:+  و +

صفر تا صد مهارت حل مسئله: چطور می‌توانیم مسائل پیچیده را حل کنیم؟

همه ما در زندگی شخصی و زندگی کاری و حرفه‌ای با مشکلات بیشماری مواجه می‌شویم. متاسفانه راه‌حل واحدی وجود ندارد که بتوانیم با آن از همه این مشکلات عبور کنیم. اما مهارت‌هایی هستند که در صورت تقویت آنها، می‌توانیم راه‌حل‌های متفاوتی برای عبور از مشکلات پیدا کنیم. در این مقاله در مورد اهمیت مهارت حل مسئله و گام‌های آن بحث می‌کنیم. با آوات همراه باشید.

حل مسئله دقیقاً چیست؟

مسئله به تفاوتی گفته می‌شود که وضعیت موجود، با وضعیت مطلوب دارد؛ یعنی یک موضوع سخت که در مورد آن تردید داریم یا موضوعی که نیاز به حل شدن دارد. فرایند حل مسئله شامل تعیین علت مشکل، شناسایی، اولویت بندی و انتخاب گزینه‌های جایگزین برای راه‌حل و در نهایت پیاده سازی یک راه‌حل است که به حل مشکل منجر می‌شود.

شاید این فرایند دور ازذهن به نظر برسد و تصور کنید که فاقد مهارت حل مسئله هستید، اما حقیقت این است که همه ما روزانه مشکلات زیادی را حل می‌کنیم و کم یا زیاد، قادر به اجرای این فرایند هستیم. اما چیزی که اهمیت دارد، تقویت این مهارت است؛ به شکلی که در مقایسه با مشکلات پیچیده تر بتوانیم آن را به کار ببندیم.

چرا مهارت حل مسئله مهم است؟

اهمیت مهارت حل مسئله در محیط کار بیشتر از زندگی شخصی احساس می‌شود. حل مسئله از مهارت‌های نرم به شمار می‌رود که به اندازه مهارت‌های تخصصی و فنی و حتی بیشتر از آنها اهمیت دارد. هیچ مدیری تمایل ندارد با افرادی کار کنند که در مقابله با مسائل کاری، توان هر اقدامی از آنها صلب می‌شود و منتظر دریافت دستور از مافوق خود می مانند. مهارت حل مسئله به دلایل زیر اهمیت دارد:

  • دانش و تخصص به تنهایی قادر به حل مشکلات نیست
  • مهارت حل مسئله برای شما مزیت رقابتی ایجاد می‌کند
  • آشنایی با تکنیک حل مسئله اعتمادبه نفس شما را افزایش می‌دهد

گام‌های حل مسئله کدام است؟

برای مدیریت مؤثر یک تیم یا سازمان، شما باید کارکنان خود را راهنمایی کنید و تکنیک‌های حل مسئله را در خود و همکارانتان توسعه دهید. فرایند یافتن راه‌حل مناسب برای مسائل را می‌توانید با پیروی از فرآیند چهار مرحله‌ای حل مسئله انجام بدهید. برای مطالعه متن کامل مقاله و گام های حل مسئله به وبلاگ آوات مراجعه کنید.

۱۰ تاکتیک ارتباطی برای این که جلسه خود را در مسیر درست نگه دارید

ممکن است به عنوان یک مدیر تصور کنید کار شما با شروع جلسه به پایان می‌رسد و بقیه کارها را به کارشناسانتان واگذار کنید؛ اما لازم است بدانید که موفقیت یک جلسه کاری هم مانند هر کار دیگری، به مهارت رهبری شما بستگی دارد. این مقاله ۱۰ تاکتیک ارتباطی را شرح می‌دهد که می‌تواند به رهبران و مدیران اجرایی که در برگزاری جلسات کمک کند. با اجرای این تاکتیک‌ها، جلسه در مسیر درست هدایت می‌شود و نتیجه موردنظر شما از برگزاری جلسه حاصل می‌شود.

 

صرف‌نظر از این که جلسه در یک اتاق برگزار می‌شود یا در یک فضای مجازی، نکات مشترکی وجود دارند که اثربخشی جلسه را تضمین می‌کنند؛ شروع و پایان به موقع، برنامه‌ریزی، تعیین نقش‌ها و رهبری صحیح اعضای تیم. اما برخی از باارزش‌ترین نکات برای برگزاری یک جلسه، ممکن است کمتر شناخته شده باشند؛ زیرا ارتباطی به ساختار جلسه، افراد حاضر یا حتی دستور کار جلسه ندارند. ۱۰ تاکتیک ارتباطی که در این مقاله در مورد آنها می‌گوییم، به آماده شدن شما (به عنوان یک مدیر) برای جلسه و نحوه ارتباط‌سازی شما مرتبط هستند.

دستور جلسه کافی نیست!

دستور جلسه یک نقشه راه مفید برای برگزاری جلسه است، اما ابزار موثری برای انتقال نکات کلیدی شما به افراد حاضر در جلسه نیست. پس علاوه بر تهیه دستور جلسه، چند نکته مختصر اما ارزشمند را از قبل آماده کنید. چند سوال از خودتان بپرسید که می‌تواند به شما در تهیه این نکات کمک کند:

  • چه ایده‌هایی را می‌خواهم در این جلسه مطرح کنم؟
  • جلسه برای حل کردن چه چالشی برگزار می‌شود؟
  • در جلسه به دنبال پاسخ برای چه پرسش‌هایی هستم؟

به این پرسش‌ها پاسخ بدهید و زمانی که موضوعات مربوط به دستور جلسه مطرح شد، آنها را با سایر اعضا به اشتراک بگذارید. به یاد داشته باشید: اگر موضوع جلسه یک تکه کاغذ باشد، نکاتی که شما در جلسه مطرح می‌کنید، یک هواپیمای کاغذی است! آنچه پیام شما را به مخاطب منتقل می‌کند، نکات مهم و کلیدی است.

هدف از برگزاری جلسه چیست؟

هدف از برگزاری جلسه را مشخص کنید و با همه افراد حاضر به اشتراک بگذارید. هدف از برگزاری جلسه همان چیزی است که باید در پایان جلسه تصمیم‌گیری، بررسی یا انجام شود. با بیان یک هدف در شروع جلسه، درمی‌یابید که در پایان جلسه چه گام مثبتی برای رسیدن به آن برداشته‌اید. از اهداف کلی و مبهم پرهیز کنید و به جزئیات بپردازید.

مخاطبان خود را راهنمایی کنید

یک تاکتیک ارتباطی دیگر این است که جلسه را با خوشامدگویی و اعلام خبرهای مهم آغاز کنید. مثلا اگر فرد جدیدی به تیم شما پیوسته، می‌توانید جلسه را با معرفی او به افراد تیم آغاز کنید، یا اگر تیم شما دستاورد مهمی داشته، بیان آن و قدردانی از اعضای تیم، می‌تواند شروع خوبی باشد.

متن کامل مقاله تاکتیک های ارتباطی جلسه را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.