دریافت بهترین عملکرد از گروهی از افراد، از جهات بسیاری شبیه به فرماندهی یک کشتی وایکینگ است! برای هدایت این کشتی نیاز به قدرت، مهارت، تجربه و بالاتر از همه چیز، انگیزه دارید. اما متأسفانه بیشتر تیمها حداقل یکی از این عناصر حیاتی را ندارند و در اقیانوس گم میشوند! تحقیقات نشان میدهد که کارهای روتین از جمله زمان صرف شده برای پاسخ دادن به نامهها و ایمیلها یا شرکت در جلسات، تا ۵۰ درصد یا بیشتر افزایش یافته است. برای بسیاری از افراد، این بدان معنا است که حجم زیادی از زمان کاری آنها صرفاً صرف انجام کارهایی میشود که نیاز به خلاقیت ندارند. گیر افتادن در دام این کارهای تکراری، زمان زیادی برای انجام دادن کارهای واقعی و سازنده باقی نمیگذارد. اگر تجربه سالیان گذشته چیزی به ما آموخته باشد، این است که تیمها در حال حاضر با بحران اثربخشی مواجه هستند. خبر خوب این که اگرچه تیمها بیش از هر زمان دیگری درگیر مشکلات کاری هستند، اما تنها با رعایت چند نکته به ظاهر ساده و با ایجاد تعادل بین رفاه اعضای تیم و ابتکارات عملکردی، میتوانند در مسیر اثربخشی گام بردارند. در این مقاله، به شما میگوییم که عوامل اثربخشی تیم کدامند و چگونه میتوانید اثربخشی و عملکرد تیم خود را بدون به خطر انداختن ارتباطات تیمی بهبود بخشید.
اثربخشی تیم چیست؟
اثربخشی تیم سطحی از کار گروهی در قالب یک تیم است که در آن اعضای تیم با هم همکاری میکنند، ارتباط موثر برقرار میکنند و به اهداف مشترک خود دست می یابند. اثربخشی تیم، از اندازه گیری میزان تأثیر کار تیم بر تحقق اهداف تجاری در یک دوره زمانی مشخص گفته میشود. اعضای یک تیم اثربخش، می دانند که سخت کار کردن لزوماً آنها را به نتیجه نمیرساند و باید هوشمندانه کار کنند و درست همینجا است که بیشتر تیم ها با مشکل مواجه میشوند.
این که اعضای تیم شما به وظایف خود عمل میکنند، به این معنی نیست که یک تیم اثربخش دارید. برای داشتن یک تیم اثربخش، ایجاد اعتماد، امنیت روانی و تلاش مشترک که واقعاً عملکرد تیم را افزایش میدهد، ضروری است و تحقق همه این ها، به مدیریت قوی و فرهنگ حمایتی نیاز دارد. پیتر دراکر پدر علم مدیریت نوین میگوید: «آنچه اندازه گیری میشود، بهبود می یابد.» اما مشکل اینجا است که اندازهگیری اثربخشی تیم کار سادهای نیست! برای شروع بد نیست بدانیم که تفاوت بین تیم موثر و تیم ناکارآمد چیست.
چرا اثربخشی تیمی مهم است؟
اثربخشی تیم چند مزیت برای اعضای تیم و عملکرد آنها دارد. تیمهای موثر در برابر چالشهای سازمانی انعطافپذیرتر میشوند، هم افزایی مثبت را با همکاران خود تجربه میکنند و در حرفه خود احساس قدرت بیشتری میکنند. اعضای تیمهای موثر انرژی بیشتری برای کار سخت و طولانی دارند، بهتر تمرکز میکنند و خطای کمتری مرتکب میشوند، و بهره وری بالاتری دارند و با سرعت بیشتری به اهداف خود دست پیدا میکنند. اعضای یک تیم اثربخش نسبت به جایگاه خود در تیم و همچنین در رابطه با اعضای دیگر، بیشتر و بهتر اعتماد میکنند و این انرژی در کار آنها هم منعکس میشود. اثربخشی یک فرایند از بالا به پایین است؛ یعنی از تیم شروع میشود و سپس به اعضا میرسد.
تفاوت بین تیمهای موثر و ناکارآمد
تیمهای اثربخش عملکرد بهتری دارند؛ نه فقط به این دلیل که سرپرست خوبی دارند، بلکه به این دلیل که مهارتهای خود را به اشتراک میگذارند که به آنها امکان میدهد به بهترین شکل ممکن با هم همکاری کنند. تفاوتهای تیم اثربخش و تیم ناکارآمد را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
پنج ویژگی تیمهای اثربخش
اگرچه تیمها با مجموعهای از چالشهای پیچیده روبهرو میشوند، اما با این حال تعداد نسبتاً کمی از این چالش ها تأثیر بزرگی بر موفقیت آنها دارند. اگر مدیران بدانند که این عوامل کدامند و روی اصلاح آنها تمرکز کنند، میتوانند به بازده بزرگی دست یابند. اما چه ویژگیهایی اثربخشی تیم شما را تعیین میکنند؟همه مدلهای اثربخشی تیم حول پنج ویژگی بنیادی میچرخند که در ادامه شرح میدهیم:
مسیر
تیمهای اثربخش خواستار معنا، هدف و جهت هستند. یک ارتباط واضح بین استراتژی کلی و کار روزانه اعضا، یکی از انگیزه بخش ترین چیزهایی است که میتوانید به تیمتان هدیه بدهید. به همین دلیل است که چارچوب اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) به یک ابزار قدرتمند برای مدیران سازمان ها تبدیل شده است.OKR ها یک چارچوب هدف گذاری است که استراتژی شرکت شما را به وظایف و اهداف قابل مدیریت تبدیل میکند. هدف چیزی است که به تیم شما جهت میدهد، در حالی که نتایج کلیدی، انگیزه و وسیلهای برای اندازه گیری پیشرفت فراهم میکند. این دو عامل در کنار هم به تیم شما کمک میکنند تا بدانند که در مسیر رسیدن به اهداف خود هستند.
ساختار
بدون شک به عنوان سرپرست یک تیم، دوست دارید متخصص ترین افراد را در تیم خود داشته باشید؛ اما واقعیت این است که برای پر کردن تمام نقاط خالی، به افرادی با سطوح مختلف مهارت نیاز دارید. برای افزایش اثربخشی تیم، باید منابع مناسب را در اختیار اعضای تیم قرار بدهید که طیف متنوعی از ابزارها و مهارت ها را شامل میشود. سپردن وظایف زیاد به یک عضو ارشد، به همان اندازه بد است که بخواهید یک عضو جدید را از منطقه امنش خارج کنید و کارهایی را به او بسپارید که از توان او خارج است. برای این که ساختار مناسب تیم خود را پیدا کنید، عجله نکنید! افراد بیشتری را به تیم خود اضافه کنید. یک تیم پویا خودش به شما میگوید که چه زمانی نیاز به رشد دارد و چه زمانی باید دست از توسعه آن بردارد!
زمینه حمایتی
یکی از مهمترین عوامل اثربخشی تیم ، در اختیار داشتن ابزار و پشتیبانی مناسب است. اما حمایت به اشکال مختلفی انجام میشود؛ از به اشتراک گذاشتن تخصص و مهارت گرفته تا حضور در دورههای آموزشی بر اساس اعلام نیاز اعضای تیم یا وظایفی که به آنها محول شده است. همه اعضای تیم باید بدانند که منابع مورد نیاز خود را کجا پیدا کنند و در صورت نیاز به چیزی، با چه کسی صحبت کنند. هیچ تیمی به همه چیزهایی که می خواهد، نمیرسد. اما گاهی اوقات، فقط کافی است نشان دهید که چقدر به نیازهای آنها فکر میکنید و برای حمایت از آنها تلاش میکنید.
طرز فکر مشترک
هر فرد ممکن است در چند تیم مختلف عضو باشد که هر کدام برای هدف متفاوتی تشکیل شدهاند؛ به همین دلیل ذهنیت مشترک برای حفظ عملکرد تیم، بیشتر از همیشه ضرورت دارد. یک طرز فکر مشترک نه تنها اصطکاک بین اعضای تیم را کاهش میدهد و به شما کمک میکند تا از بروز درگیری جلوگیری کنید، بلکه به حذف مشکل «ما در برابر آنها» کمک میکند. در گذشته اعضای تیم به صورت رو در رو فعالیت می کردند. در چنین شرایطی افراد میتوانستند یک رابطه قوی و قابل اعتماد ایجاد کنند. اما امروزه اعضای تیمها در شهرها و حتی قارهها پراکنده شدهاند. در این شرایط ذهنیت مشترک برای حفظ عملکرد تیم و افزایش اثربخشی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
امنیت روانی
هیچ کدام از عوامل اثربخشی تیم که تا اینجا گفتیم، موثر نخواهد بود؛ مگر این که اعضای تیم آزادی لازم برای صحبت کردن، ارائه بازخورد و مطرح کردن خواستههای خود را داشته باشند. این همان چیزی است که امنیت روانی نامیده میشود: یعنی باور داشتن به این که افراد میتوانند در محل کار بدون خجالت یا ترس از مجازات صحبت کنند. تیمهای موثر یکدیگر را محدود نمیکنند، بلکه ایدههای جدید را می پذیرند و از هم تیمیهای خود حمایت میکنند. ایجاد امنیت روانی یکی از مهارتهای نرم است که به عنوان سرپرست یک تیم باید داشته باشید.
عوامل اثربخشی تیم
پنج ویژگی مسیر، ساختار، زمینه حمایتی، طرز فکر مشترک و امنیت روانی، پایه و اساس داشتن یک تیم موثر است؛ اما اجرای آنها داستان کاملاً متفاوتی است. در ادامه عوامل اثربخشی تیم و چند راه عملی را با هم مرور میکنیم که به شما کمک میکنند اثربخشی تیم را افزایش دهید:
به اعضای تیم خود مالکیت بیشتری بدهید
این که به اعضای تیم اختیارات بیشتری تفویض کنید، باعث ایجاد احساس مسئولیت و غرور در آنها میشود. با این کار آنها درمییابند که فقط یک وظیفه دیگر به آنها واگذار نشده، بلکه کاری که انجام میدهند، همان چیزی است که خودشان انتخاب کرده اند و احساس میکنند با مهارت ها و بینش آنها مطابقت دارد. این امر به ویژه برای تیمهای چابک که بر اساس خودسازماندهی و برنامه ریزی برای اسپرینتها فعالیت میکنند، بسیار مهم است.
اما چطور میتوانید به تیم خود مالکیت بیشتری بدهید؟ مهارت رهبر خدمتگزار بودن را تمرین کنید. وقتی نوبت به مدیریت وظایف میرسد، دیدگاه خود را از یک رهبر به یک راهنما تغییر دهید. برای درک این که چه کاری اعضای تیم شما را هیجان زده میکند، وقت بگذارید و به آنها کمک کنید تا وظایفی را که با مهارت هایشان همسو هستند پیدا کنند.
از ابزارهای مناسب برای ایجاد شفافیت استفاده کنید
اثربخشی به اعتماد بستگی دارد. ایجاد شفافیت در تصمیم گیری ها و استراتژی، از بهترین تمرینهای اعتمادسازی است که میتوانید انجام دهید. اعضای تیم شما باید اطمینان داشته باشند که مدیریت تیم، پشت پردهای از جلسات پنهان نشده است! تیم خود را با ابزارهای مدیریت پروژه مناسب مجهز کنید و اجازه بدهید همه اعضا، در جریان فرایندها قرار بگیرند و به اسناد مهم مانند استراتژی پروژه و ماموریت تیم دسترسی داشته باشند.
برای وقت اعضای تیم خود ارزش قائل شوید
درست است که همکاری بین اعضا، بر عملکرد تیم تأثیر میگذارد؛ اما یک نقطه عطف وجود دارد که در آن جلسات بیش از حد ممکن است فرساینده شود. به تیم خود نشان دهید که آنها در برابر جلسات بیمعنا یا احساس نیاز به همیشه فعال بودن، محافظت میکنید. به اعضای تیم اجازه دهید تا به جای چک کردن دائمی چت، ایمیل و پیام فوری و شرکت در جلسات بی مورد، زمان خود را به کار واقعی اختصاص بدهند. آنها باید اطمینان داشته باشند که در قبال بهره وری پاداش دریافت میکنند، نه فقط دیده شدن.
موفقیت ها و شکست ها را به اشتراک بگذارید
تیمهای اثربخش از اشتباهات خود درس میگیرند و دائما راههایی برای بهبود شرایط پیدا میکنند. در مقابل، تیمهای ناکارآمد از بحث در مورد مشکلات اجتناب میکنند یا موضوعات اصلی را نادیده میگیرند. به یاد داشته باشید که تنها در ۴۰ درصد از پروژه ها، به همه اهداف خود دست پیدا میکنید. ۶۰ درصد دیگر را به عنوان فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید!
تنوع را در ساختار تیم رعایت کنید
بخشی از اثربخشی، تحت تاثیر ساختار تیم قرار دارد. گاهی لازم است ساختار تیم را تغییر بدهید تا به تیم شما کمک کند با یکدیگر و با سایر تیم ها، بهتر و موثرتر کار کنند. این تنها فایده رعایت تنوع در ساختار تیم نیست؛ بر اساس نتایج پژوهشهای انجام شده، تنوع میتواند الهام بخش باشد و با تقویت نوآوری و انگیزه، به تصمیم گیری بهتر و کار با کیفیت بالاتر منجر شود.
یک رهبر واقعی برای تیم باشید!
اثربخشی یک ورزش تیمی است، اما با این حال شما به عنوان مدیر یا سرپرست تیم، کاپیتان تیم هستید! اگر اقدامات شما در راستای پشتیبانی از فعالیتهای افراد نباشد، آنها حرفهای شما را جدی نمیگیرند. به این فکر کنید که چگونه میتوانید همه عوامل اثربخشی تیم را فراهم کنید. افراد را بر پروژه مقدم بدانید، گوش دادن را بیاموزید و تمرکز خود را از تحویل به موقع پروژه، به ساختن بهترین تیم ممکن تغییر دهید. پذیرای ایدههای جدید باشید و به اعضای تیم اجازه دهید حجم کاری خود را آزمایش کنند.
مشکلاتی که مانع اثربخشی تیم میشود
اگر با یک فرمول ساده می شد یک تیم اثربخش ساخت، این همه مقاله و کتاب در مورد این موضوع نوشته نمی شد! برای افزایش اثربخشی تیم، راه درازیث در پیش دارید! در ادامه مقاله به مسائل و موانعی اشاره میکنیم که در تلاش برای افزایش اثربخشی و عملکرد تیم، احتمال دارد با آنها مواجه شوید. برای مطالعه متن کامل مقاله به وبلاگ آوات مراجعه کنید.
مخلص کلام
کار تیمی با وجود همه مزیتهایی که دارد، میتواند از جهات مختلف استرسزا هم باشد. درست است که کار گروهی منجر به بروز ایدههای نوآورانه و عملکرد قوی میشود؛ اما در عین حال افراد را با یکدیگر درگیر میکند. از سوی دیگر ممکن است اعضای تیم سهم مناسبی از اعتبار تیم را دریافت نکنند و با سایر اعضای تیم همکاری نکنند. هزینههای هماهنگی هم ممکن است مشکلاتی برای سازمان به وجود بیاورد. همه اینها را میتوان جزو معایب کار تیمی به حساب آورد. اما همه این ها یک روی سکه است. میتوانید با رعایت عوامل اثربخشی تیم که در این مقاله گفتیم، تیمی بسازید که نه تنها درگیر این مشکلات نمیشود، بلکه با اثربخشی بالا، در مسیر موفقیت شما را همراهی میکند.
منبع: plan.io
کسب و کارهایهای بزرگ توسط تیمهای بزرگ ساخته میشوند. اما تنها فایده کار تیمی موفقیت سازمان نیست. مطالعات نشان داده است که کار تیمی موثر باعث میشود کارمندان فرسودگی شغلی کمتری را تجربه کنند، رشد فردی فوق العادهای از خود نشان دهند و در محل کار شاد باشند. و چه راهی بهتر از این که از عملکرد تیمهای دیگر برای بهبود کار تیمی الگو بگیریم. اگر فکر میکنید میخواهم در مورد کمپانی آیفون یا مهندسان ناسا صحبت کنم، اشتباه میکنید. چون در این مقاله قرار است مدیریت کار تیمی را از زنبورها یاد بگیریم! با راهکار ابری آوات همراه باشید.
مدیریت کار تیمی به سبک زنبورها
اصطلاح Busy as a bee از این واقعیت گرفته شده است که زنبورها یکی از پرانرژیترین و پرتلاشترین موجودات زنده هستند. زنبورها به صورت انفرادی کارشان را درست انجام میدهند، اما توانایی ذاتی آنها در کار با هم به عنوان یک تیم است که آنها را به نتیجه دلخواه می رساند. تعجب خواهید کرد اگر بدانید که زنبورها نقشهای مشخص، خطوط ارتباطی ثابت و انسجام تیمی عالی دارند که همه اینها به آنها کمک میکند کندو را سالم نگه دارند. بنابراین، اگر شما مسئول رهبری یک تیم هستید، میتوانید چند درس مهم از زنبورها بیاموزید!
تعیین نقشها و مسئولیتها در مدیریت کار تیمی
یکی از جذابترین چیزها در مورد کندو این است که چگونه انواع مختلف زنبورها به صورت هماهنگ زندگی و کار میکنند. هر کندو معمولاً از یک زنبور ملکه (ماده)، هواپیماهای بدون سرنشین (زنبورهای نر) و زنبورهای کارگر (زنبورهای ماده) تشکیل شده است. ملکه زنبور عسل مسئول تخم گذاری است، هواپیماهای بدون سرنشین وظیفه جفت گیری را بر عهده دارند، در حالی که زنبورهای کارگر وظیفه گرده افشانی، ایمن نگه داشتن کندو و مراقبت از ملکه را بر عهده دارند. به طور خلاصه، هر زنبوری نقش خود را میداند و آن را به طور مؤثر انجام میدهد و به حفظ کندو و اکوسیستم اطراف کمک میکند.
برای مدیریت کار تیمی از خودتان بپرسید که آیا تیم شما به شیوه ای مشابه عمل میکند؟ آیا اعضای تیم شما در مورد نقش ها و مسئولیتهای خود شفافیت دارند؟ یا مدام پای هم را لگد میکنند؟ طبق مطالعه ای که توسط Effectory انجام شده است، تقریباً ۵۰ درصد از کارکنان و اعضای تیم ها، نقش واضحی بر عهده ندارند. کارمندانی که نقش شفافی در تیم داشته باشند، در واقع ۵۳ درصد کارآمدتر و ۲۷ درصد مؤثرتر از دیگر کارمندان هستند. این مهمترین نقش شما به عنوان مدیر یا رهبر یک تیم است.
پروژه در دست اقدام را ارزیابی کنید و به این فکر کنید که چه کاری باید انجام شود؟ چه کسی قرار است چه کاری انجام دهد؟ این کار چقدر سریع باید انجام شود و هر کس چقدر زمان دارد؟ این فرایند به تقسیم مسئولیت ها در تیم کمک میکند. در حین اجرای این فرایند، کارها را تا حد امکان قابل اجرا نگه دارید تا اعضای تیم راحت تر دستورالعمل ها را دریافت کنند و بفهمند که چه کاری باید انجام دهند. از ابزارهای مدیریت پروژه مانندTrello وAsana برای مدیریت حجم کار کلی، تقسیم مسئولیتها، پیگیری کارها استفاده کنید.
ارتباط، ارتباط و باز هم ارتباط!
یکی از دلایلی که زنبورها در انجام وظایف خود بسیار کارآمد هستند این است که آنها واقعاً در برقراری ارتباط خوب هستند. زنبورها معمولاً چند راه مختلف برای انتقال اطلاعات دارند. آنها از بو استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند چه موقع جفت گیری کنند و همچنین به زنبورهای مزاحم هشدار دهند. همچنین از نوعی از رقص به نام Waggle dance برای نشان دادن محل غذا به زنبورهای دیگر استفاده میکنند. من رقص را به شما پیشنهاد نمیکنم! اما ارتباط مؤثر و همکاری ضروری است، همان چیزی که متاسفانه اکثر سازمان ها در آن کوتاهی میکنند.
بر اساس مطالعهای که توسط Salesforce انجام شده است، ۸۶ درصد از کارمندان و مدیران فقدان همکاری یا ارتباط ناکارآمد را دلیل شکست در کار تیمی ذکر میکنند. تمرینات تیم سازی را به طور منظم انجام دهید تا اعضای تیم یکدیگر را بهتر بشناسند. اطمینان حاصل کنید که اعضای جدید با تیم سازگار میشوند. این کاری است که نوکیا واقعاً به خوبی انجام میدهد، نوکیا از کارمندان جدید میخواهد که به عنوان بخشی از فرآیند پذیرش، با هرکسی که با آنها کار میکنند جلساتی برگزار کنند. این کار به شکستن یخ و ایجاد خطوط ارتباطی قوی کمک میکند. در تیمهای دورکار شکافهای ارتباطی بیشتری به وجود میآیند، در این شرایط افراد باید بیش از حد معمول با هم در ارتباط باشند تا اینکه تصور کنند همکارانشان از قبل چیزی میدانند.
در مدیریت کار تیمی بی نظمی دشمن شماست!
مطمئن نیستم که زنبورها به اختلال OCD مبتلا هستند یا نه! اما به هر حال در مورد تمیز نگه داشتن کندوهای خود بسیار سخت گیر هستند. آنها عادت دارند که همه لاروهای مرده، مواد زائد و سایر زباله ها را از کندو خارج کنند. در واقع کارشناسان زنبورداری، کندو را به عنوان یکی از استریلترین و تمیزترین محیطهای طبیعی توصیف میکنند. به طور مشابه در دنیای تجارت، تیم ها به طور روزانه با چنین زباله هایی برخورد میکنند که معمولاً به نام شلوغی شناخته میشود.
به هم ریختگی هر چیزی است که مانع بهره وری تیم میشود و ممکن است میز نامرتب، ایمیلهای خوانده نشده، اعلانهای رسانههای اجتماعی یا حتی پیگیریهای مداوم از یک همکار باشد. بر اساس نظرسنجیUdemy ، تقریباً از هر ۴ نفر، ۳ نفر (۷۵ درصد) اذعان میکنند که در حین کار احساس حواس پرتی دارند و ۱۶ درصد معتقدند که تقریباً همیشه حواسشان پرت است. اما چگونه میتوانید به اعضای تیم خود کمک کنید تا با درهم ریختگی، درست مانند نحوه برخورد زنبورها با زبالههای کندو، مقابله کند؟
برای ایمیلها، تیم شما بهتر است صندوق ورودیهای خود را فقط در بازههای زمانی ثابت در طول روز بررسی کند. همچنین، استفاده از فیلترها برای ارسال ایمیلهای دریافتی، مدیریت کردن آنها را آسان تر میکند. علاوه بر این، اگر شما و تیمتان از یک ایمیل گروهی مشترک برای مدیریت درخواستهای دریافتی کار کنید، پلتفرمهای زیادی وجود دارند که به شما کمک میکند ایمیلها را سادهتر مدیریت کنید. اگر اعضای تیم شما دورکار هستند، بهتر است دستورالعمل هایی را برای همکاری مجازی تنظیم کنید. این کار باعث میشود اعضای تیم توسط پیام ها بمباران نشوند و بین کار عمیق و متمرکز و همکاری با همکاران تعادل برقرار کنند.
مخلص کلام…
در هر موقعیتی چیزی برای یاد گرفتن وجود دارد! زنبورها بهترین کسانی هستند که از آنها میتوانیم خرد، اقتدار، سخت کوشی، رهبری و همکاری را یاد بگیریم. هیچ کس با مهارتهای رهبری متولد نمیشود. ما سبکهای رهبری خود را از تجربیات و درسهای مختلف می آموزیم و شکل میدهیم. گاهی اوقات، انجام کاری به سادگی تماشای یک زنبور عسل در محل کار میتواند بهترین رویکرد را برای مدیریت کار تیمی به شما بدهد تا تیم شما احساس موفقیت و شایستگی کند! متن کامل مقاله رادر وبلاگ راهکار ابری آوات مطالعه کنید.
منبع: hiverhq
کار تیمی با وجود همه مزیتهایی که دارد، میتواند از جهات مختلف استرسزا هم باشد. درست است که کار گروهی منجر به بروز ایدههای نوآورانه و عملکرد قوی میشود؛ اما در عین حال افراد را با یکدیگر درگیر میکند. از سوی دیگر ممکن است اعضای تیم سهم مناسبی از اعتبار تیم را دریافت نکنند و با سایر اعضای تیم همکاری نکنند. هزینههای هماهنگی هم ممکن است مشکلاتی برای سازمان به وجود بیاورد. همه اینها را میتوان جزو معایب کار تیمی به حساب آورد.
عوامل شکست پروژههای گروهی
خوب به قسمت اصلی مقاله رسیدیم! می خواهیم بدانیم چه عوامی کار گروهی را با شکست مواجه میکنند. عامل مشترک تمام پروژههای گروهی شکست خورده را میتوان عدم تشکیل تیم به صورت اصولی و ساختاریافته دانست. صرف این که تعدادی از افراد دور هم جمع شوند و در مورد یک موضوع بحث کنند، از آنها یک تیم نمیسازد. پس نباید از آنها انتظار داشت که حرفهای عمل کنند و نتایج در خور توجهی ارائه بدهند. در ادامه سایر عوامل شکست کار گروهی را با هم مرور میکنیم.
فقدان برنامهریزی و هدفگذاری
برنامهریزی در کارهای گروهی و اشتراکی، بیشتر از کارهای انفرادی اهمیت مییابد. اولین گام پس از تشکیل تیم، تبیین اهداف و برنامههای تیم است. لازم است به اعضای تیم تفهیم کنید که باید به دنبال چه چیزی باید باشند و برای چه چیزی تلاش کنند. برای این کار باید اهداف بلندمدت سازمان را هم در نظر داشته باشید و به منافع کوتاهمدت دل خوش نکنید. در غیر این صورت یک گام اشتباه، شما را از مسیر اصلی سازمان خارج میکند و هر روز از اهداف بلندمدت سازمان دورتر میشوید.
سلطهجویی اعضای تیم
رهبری یک مهارت ارزشمند است که هر تیمی میتواند از آن به نفع خود استفاده کند، با این حال ممکن است در مواردی مشکلساز هم بشود. برخی از اعضای تیم ممکن است بخواهند بر شرایط مسلط شوند. در چنین شرایطی ارائه بازخورد یا به اشتراک گذاشتن نظرات برای سایر اعضا میتواند چالش برانگیز باشد. این یکی از معایب کار تیمی است که انسجام تیم را از بین میبرد و به جای ایجاد فرصتهای بیشتر، بهرهوری را کاهش میدهد.
تقسیم کار نابرابر
کار گروهی زمانی مفید است که کار و مسئولیت به طور مساوی میان اعضای تیم تقسیم شود. اگر هر فرد بتواند روی کارهایی تمرکز کند که منعکسکننده نقاط قوت اوست، سطح بهرهوری به طور چشمگیری افزایش مییابد. وقتی چند نفر تمام مسئولیتها را مدیریت میکنند، اما همه افراد اعتبار یکسانی کسب میکنند، وحدت اعضای تیم کاهش مییابد و افراد درگیر حاشیههایی میشوند که تیم را از دستیابی به اهداف باز میدارد.
منفعل شدن اعضای تیم
برخی از افراد همیشه با ایده غالب گروه موافق هستند و با ماندن در حاشیه و پرهیز از اظهارنظر کردن، هیچ کمکی به گروه نمیکنند. این وضعیت میتواند در نتیجه خجالتی بودن، مغلوب شدن توسط شخصیتهای غالب یا دلایل دیگری باشد که در نهایت مانع از اشتراکگذاری ایدهها با دیگران شود. همانطور که در مقاله طوفان فکری گفتیم، هنگام دریافت ایدهها و نظرات، افراد نباید هیچ بازخورد منفی دریافت کنند.
رقابت ناسالم بین اعضای تیم
وقتی افراد را در یک تیم کنار هم قرار میدهید، رفتارهای رقابتی بین آنها به شدت افزایش مییابد. رقابت سالم در عین حفظ وحدت اعضای تیم، موجب بهرهوری بالاتر و دستیابی سریعتر به اهداف میشود. اما وقتی رقابت در یک گروه به سطوح ناسالم میرسد، ممکن است بهتر باشد در کارکرد تیم تجدیدنظر کنید و به افراد اجازه بدهید به صورت انفرادی تواناییهای خود را به نمایش بگذارند.
امروزه مهارت کار گروهی یکی از مهارتهای نرم است که هنگام جذب نیرو باید به آن توجه کافی داشته باشید. توجه به ویژگیهای شخصیتی و روانشناسی، میتواند معیار خوبی برای اطلاع از توان افراد در کار با افراد دیگر باشد. مقالههای دیگر آوات در مورد تست ام بی تی آی و تست دیسک را هم مطالعه کنید. میخواهید بدانید کار تیمی در چه موقعیتهایی مفید نیست؟ متن کامل مقاله معایب کار گروهی را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.
ایرانیها در کار گروهی ضعیف هستند؛ اگر تا به حال این جمله را نشنیده باشید، ایرانی نیستید! اما آیا این جمله حقیقت دارد؟ میتوان ضعف در کار گروهی را به ملیت نسبت داد؟ یا آنچه جای خالیاش در سازمانهای ایرانی حس میشود، مهارت کار تیمی است؟ همان چیزی که از ابتدا به ما آموزش داده نشده است. در این مقاله میخواهیم راههای تبدیل شدن به یک همتیمی خوب را به شما نشان بدهیم؛ و با کمال تاسف باید بگویم که بعضی از موانع کار تیمی موفق، ویژگیهایی است که در سازمانهای ایرانی نهادینه شده است.
اعضای بدن خود را در نظر بگیرید؛ هر ارگان وظایف خود را انجام میدهد، اما در کنارش با سایر ارگانهای بدن هم همکاری میکند. اگر یکی از این ارگانهای حیاتی از همکاری با بقیه دست بکشد، فاجعه به بار میآید. بدن انسان نمونهای از یک سازمان است. ممکن است تصور کنید که کارمند خوبی هستید و بدون نظارت مافوق، وظایفتان را بی کم و کاست انجام میدهید، اما این کافی نیست. هر یک از اعضای سازمان در یک کل بزرگتر تعریف میشوند و خارج از آن، هویت مستقلی ندارند.
ایده ارتش یکنفره را فراموش کنید! هیچ کس به تنهایی از پس همه چیز برنمیآید. شما نه تخصص کافی برای انجام دادن همه کارها را دارید، و نه مهارتش را. پس وقتش رسیده که دست از تکروی بردارید و با اعضای تیم همراه شوید. اما اعضای یک تیم چه خصوصیاتی باید داشته باشند؟ چگونه میتوانیم عضو خوبی از یک تیم باشیم؟ در این مقاله در مورد مهارتهایی میگوییم که فارغ از زمان و مکان، از شما یک همتیمی خوب میسازند. متن کامل مقاله را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.