شما معمولاً لیوان را نیمه خالی میبینید یا نیمه پر آن را؟ احتمالاً این سؤال را بارها شنیدهاید. پاسخ شما مستقیماً به مفهوم مثبت اندیشی و دیدگاه مثبت یا منفی شما نسبت به زندگی بستگی دارد. تفکر مثبت و مثبت اندیشی جایگاه مهمی در روانشناسی مثبت گرا دارد، حوزهای از روانشناسی که به مطالعه این موضوع اختصاص دارد، که چه چیزی باعث خوشحالی و رضایت افراد میشود. تحقیقات نشان داده است که تفکر مثبت میتواند به مدیریت استرس کمک کند، به مبارزه با احساس عزت نفس پایین کمک کند، سلامت جسمانی شما را بهبود بخشد و به بهبود دیدگاه کلی شما در زندگی کمک کند. این مقاله درباره چیستی مثبت اندیشی و فواید مثبت بودن برای سلامتی بحث میکند. همچنین برخی از استراتژیهایی را که میتوانید برای تبدیل شدن به یک متفکر مثبتتر استفاده کنید، بررسی میکند. با آوات همراه باشید.
مثبت اندیشی چیست؟
تفکر مثبت دقیقا چیست؟ ممکن است تصور کنید که مثبت اندیشی به معنی دیدن جهان با عینک خوشبینی یا نادیده گرفتن جنبههای منفی زندگی است. اما در واقع این تعریف درستی از تفکر مثبت نیست. مثبت اندیشی در واقع به معنای مواجه شدن با چالشهای زندگی با دیدی مثبت است. مثبت اندیشی لزوماً به معنای اجتناب یا نادیده گرفتن جنبههای بد زندگی نیست؛ بلکه به معنی بهترین استفاده از موقعیتهای بالقوه بد، تلاش برای دیدن بهترینها در افراد دیگر و نگاه مثبت به تواناییهای خودتان است. برخی از محققان، از جمله مارتین سلیگمن، روانشناس مثبت اندیش، تفکر مثبت را بر اساس سبک توضیحی (Explanatory Style) تعریف میکنند. اساس سبک توضیحی این است که شما رویدادهای پیرامونتان را چطور توضیح میدهید.
سبک توضیحی خوشبینانه: افرادی که دارای سبک توضیحی خوشبینانه هستند، زمانی که اتفاقات خوب رخ میدهند، همه چیز را به حساب خودشان می گذارند و نیروهای خارجی را برای نتایج بد سرزنش میکنند. چنین افرادی رویدادهای منفی را موقتی و گذرا میبینند.
سبک توضیحی بدبینانه: افرادی که دارای سبک توضیحی بدبینانه هستند، اغلب در صورت وقوع اتفاقات بد خود را سرزنش میکنند، اما نتایج موفقیتآمیز را حاصل عوامل بیرونی میدانند. چنین افرادی رویدادهای منفی را ماندگار و دائمی میدانند. بدون شک سرزنش کردن خود برای رویدادهای خارج از کنترل یا مشاهده این رویدادهای ناگوار به عنوان بخشی پایدار از زندگی، میتواند تأثیر مخربی بر وضعیت ذهنی شما داشته باشد.
روانشناسی مثبت در مقابل مثبت اندیشی
در حالی که اصطلاحات مثبت اندیشی و روانشناسی مثبت گاهی اوقات به جای یکدیگر استفاده میشوند، مهم است که درک کنیم که آنها یک چیز نیستند. مثبت اندیشی یعنی نگاه کردن به وقایع و رویدادها از دیدگاه مثبت. این نوعی تفکر است که بر حفظ نگرش مثبت و خوشبینانه تمرکز دارد. روانشناسی مثبتنگر شاخهای از روانشناسی است که به بررسی تأثیرات خوشبینی، عوامل ایجاد آن و زمان بهترین استفاده از آن میپردازد.
فواید تفکر مثبت برای سلامتی
در سالهای اخیر، به لطف کتابهای خودمربیگری مانند «راز»، اصطلاح مثبت اندیشی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در حالی که این کتابهای روانشناسی زرد یا عامه پسند اغلب تفکر مثبت را بهعنوان نوعی نوشداروی روانشناختی مطرح میکنند، تحقیقات تجربی نشان دادهاند که تفکر مثبت و نگرش خوشبینانه، تاثیرات مثبتی بر جسم و روان انسان دارند. برخی فواید جسمی و روانی مثبت اندیشی عبارتند از:
اگرچه مثبت اندیشی فواید زیادی دارد، اما گاهی تفکر واقع بینانه سودمندتر است. به عنوان مثال، در برخی موقعیتها، تفکر منفی در واقع میتواند به و نتایج دقیقتری منجر شود. در چنین شرایطی تفکر منفی و در نظر گرفتن جنبههای منفی، به افراد کمک میکند تا قضاوتهای بهتر و دقیقتری داشته باشند. خوشبینی واقعبینانه ممکن است یک دیدگاه ایدهآل باشد. ناامیدی که افراد خوشبین بعد از محقق نشدن رویاهایشان تجربه میکنند، میتواند تأثیر منفی بر شرایط روحی آنها داشته باشد. داشتن یک دیدگاه کلی مثبت که بر انتظارات واقعبینانه متمرکز است، ممکن است بهترین رویکرد باشد. در برخی موارد، تفکر مثبت افراطی میتواند از مرز چیزی که به عنوان مثبت گرایی سمی شناخته میشود، عبور کند. مثبت اندیشی افراطی و سمی عبارت است از اصرار بر حفظ یک طرز فکر مثبت، صرفنظر از این که یک موقعیت چقدر ناراحتکننده، وخیم یا آسیبزا باشد.
چگونه تفکر مثبت را تمرین کنیم؟
ممکن است بیشتر مستعد تفکر منفی باشید، اما استراتژیهایی وجود دارد که میتوانید از آنها برای تبدیل شدن به یک متفکر مثبت استفاده کنید. تمرین منظم این استراتژیها میتواند به شما کمک کند تا دیدگاه مثبتتری نسبت به زندگی داشته باشید. حتی خواندن این مقاله به این معنی است که شما تلاش میکنید تا مهارت مثبت اندیشی را در خود بهبود ببخشید. بابت این اقدام کوچک به خودتان اعتبار بدهید. همانطور که به دنبال تفکر مثبت، شادی یا رفاه هستید، به دستاوردهای خود توجه داشته باشید و بعد از هر برد کوچک، جشن بگیرید!
برای تمرین مثبت اندیشی متن کامل مقاله را در وبلاگ آوات مطالعه کنید.
حتماً برای شما هم پیش آمده که در یک جلسه کاری در افکارتان غرق شده باشید و رشته کلام از دستتان در رفته باشد، یا هنگام مطالعه ذهنتان درگیر افکار مختلف شده باشد و یک پاراگراف را چند بار خوانده باشید! حواسپرتی و درگیر شدن با مسائل حاشیهای، یکی از عواملی است که ما را در کار عقب میاندازد. به خصوص در دورکاری و زمانی که در جایی غیر از محیط کار هستیم و عوامل زیادی تمرکز ما را بر هم میزنند. شما که نمیخواهید دورکاری به قیمت از دست دادن کارتان تمام شود؟! پس بهتر است راهکارهای کنترل ذهن را بدانید. این مقاله را به تکنیکهای افزایش تمرکز و کنترل ذهن هنگام کار اختصاص داده ایم. با ابر چارگون همراه باشید.
چرا افزایش تمرکز مهم است؟
تمرکز یعنی کنترل حواس پنجگانه و معطوف کردن توجه به یک موضوع خاص؛ یعنی این که بتوانید با همسو کردن اراده و توجه، تمام فکر خود را بر روی یک وظیفه متمرکز کنید و از این شاخه به آن شاخه نپرید. این یک مهارت اکتسابی است که بسیاری از مردم به آن تسلط ندارند. به عبارت دیگر کنترل ذهن یک فرایند عمدی و کاملاً آگاهانه است که طی آن میتوانید افکار خود را برای زمان مشخصی، حول محور موضوعی که میخواهید، متمرکز کنید.
پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده، نتایج اسفباری دارد! بیشتر مردم در طول یک هفته، تنها 6 ساعت بر کار خود تمرکز میکنند! از طرف دیگر کار ادارات، در ساعتهای ابتدایی صبح آغاز میشود، در حالی که مغز در ساعات انتهایی شب، بیشترین کارایی و تمرکز را دارد. این آمار ناامیدکننده ممکن است نتیجه این تناقض باشد. افزایش تمرکز خودبهخود اتفاق نمیافتد و نمیتوانید منتظر ساعات پایانی شب بمانید که مغزتان با شما همکاری کند! بنابراین باید این مهارت را در خود تقویت کنید و بهرهوری خود را به شکل چشمگیری افزایش بدهید.
گلوریا مارک پژوهشگر آمریکایی میگوید هر بار که تمرکز شما به هم میخورد، 25 دقیقه طول میکشد تا ذهن شما دوباره درگیر موضوع شود. این وقفههای طولانی باعث میشود نتیجه دلخواهی از کاری که انجام میدهید، به دست نیاورید. او بر این باور است که با افزایش تمرکز و تقویت مهارتهای کنترل ذهن، میتوانید این زمان را تا 80 درصد کاهش دهید و به 5 دقیقه برسانید.
عوامل برهمزننده تمرکز
عوامل زیادی وجود دارند که باعث میشوند حواس ما از کاری که انجام میدهیم، پرت شود. این عوامل ممکن است محیطی و بیرونی باشند، یا درونی باشند و از ذهن ما سرچشمه بگیرند. در ادامه عوامل برهم زننده تمرکز را مرور میکنیم.
عوامل درونی
وقتی کاری که انجام میدهید، برای شما جذابیتی ندارد یا از سر اجبار آن را انجام میدهید، مغز شما به صورت ناخودآگاه، درگیر عوامل خوشایند مانند مرور خاطرات گذشته میشود و سعی میکند شما را از آن کار ناخوشایند بازدارد. مرور خاطرات، گفتگوهای درونی، نشخوار ذهنی و تصور موقعیتهای مطلوب و خوشایند، از مهمترین عوامل درونی برهمزننده تمرکز هستند.
عوامل بیرونی
بیشتر عواملی که تمرکز ما را بر هم میزنند، بیرونی و محیطی هستند؛ از جمله تلویزیون، گوشی موبایل و صداهای محیطی. در محیط کار عوامل بیرونی تا حد زیادی کنترل میشوند، اما امان از وقتی که دورکاری میکنید! در محیط خانه افزایش تمرکز و کنترل ذهن، بسیار سختتر از زمانی است که در محل کار حضور دارید.
راهکارهای افزایش تمرکز
در ادامه این مقاله راهکارهای افزایش تمرکز و چند تمرین برای کنترل ذهن را با هم مرور میکنیم. دقت کنید که با در نظر گرفتن خصوصیات شخصیتی و رفتاری، ممکن است این توصیهها برای شما کاربردی نباشند.
شما چه راهکارهای دیگری برای افزایش تمرکز سراغ دارید؟ دورکاری چه تاثیری بر تمرکز شما داشته است؟ تجربههای شخصیتان را با خوانندگان آوات در میان بگذارید.